📌 وصیتنامه شهید محمدعلی عابدی محمدآباد:

«بسم الله الرحمن الرحیم

متن وصیت‌نامه پاسدار اسلام خدمتگزار به ملت محمدعلی عابدی بنادک به گفته قرآن (انا لله و انا الیه راجعون همه از آن خداییم و بازگشتمان به سوی اوست.)
با درود و سلام فراوان و بی‌کران به نایب برحق امام زمان بت شکن زمان پیر جماران فرمانده کل قوا حضرت روح‌الله الموسوی الخمینی و با درود و سلام فراوان به خدمتگزاران به اسلام رئیس جمهور، نخست وزیر و مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان و ائمه جمعه در سراسر ایران و با درود بی‌کران به خانواده‌های شهدای ایران و مادرهای داغدیده و پدرهای فرزند از دست داده و فرزندهای پدر از دست داده. مرگ بر این رژیم خون‌خواه آمریکایی صدام.

(ولا تحسبن‌الذین قتلوا فی‌سبیل‌الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون) 
(گمان مبرید که کشته شدگان در راه خدا مرده‌اند بلکه آنها زنده‌اند و در نزد خدای خویش روزی می‌خورند.)  
الان پس از مدتها که می‌خواستم به جبهه بیایم و الان موقع آن می‌باشد که به آرزوی بزرگ رسیدم و الان یک پیامی دارم برای ملت ایران که ای امت تا زمانی که سپاه نگفته است نیرو بس است شما ثبت نام کنید و در جبهه حضور یابید ای ملت شهید پرور ایران امام را تنها نگذارید همیشه با امام و روحانیت اصیل باشید اگر یک موقع خودتان را جدا بگیرید به خدا قسم جدا از خدا گرفتید و اگر کسی همی جدا از خدا گرفت در ته جهنم جای دارد من از کلیه برادرانی که من را می‌شناسند از آنها جدا تقاضامندم اگر یک موقع اذیتم به آنها رسیده است که می‌دانم خودم اذیت کرده‌ام من را از ته دل ببخشند خداوند یکتا به تمامی شما اجر عظیم عنایت فرماید من خیلی خوشحالم که به آرزویم رسیده‌ام چقدر باید خدا را شکر و به جای آورم که این نعمتهای گران قیمت به من داده است تا بتوانم در این راه قدم بردارم به خدا قسم که همه کس نمی‌توانند در این راهها بروند یک شهامت می‌خواهد نمی‌دانم چقدر این شیری که من خورده ام حلال بوده است و انشاءالله که این شیری که من از مادر مهربانم خورده‌ام حلالم کند.

از پدر و مادرم می‌خواهم که از این زحمات که من به آنها داده‌ام ببخشند من خودم می‌دانم که در عرض 17 سال که پهلوی شما بوده‌ام زحمات بسیار داده‌ام انشاءالله که اجر این زحماتی که شما به خود خریده‌اید از خدا بگیرید و به شما قول می‌دهم که این اجر را به شما خواهد داد. 
از پدرم می‌خواهم که از من راضی باشد همانندی که حسین در صحرای سوزان کربلا از علی اکبر راضی شد شما هم از من راضی شود از مادرم می‌خواهم فاطمه‌وار رفتار کند و از من راضی شود همانندی که زهرا از دو فرزند برومندش (حسن و حسین) راضی شد شما هم راضی شوید اما اگر از من راضی نشوید به خدا سوگند که هستی‌های وجود من نیست می‌شود از برادرانم می‌خواهم که در این چندین سالی که در یزد بوده‌ام و زحمات بسی ناشمار به آنها داده‌ام ببخشند و اگر پولی از آنها گرفته و پس نداده‌ام از شما می‌خواهم که والدین دریافت دارید امیدوارم که شما هم حسین‌وار عمل کنید و از تمامی اقوامم می‌خواهم که در مجالس عزاداری - تشییع جنازه و مجالسی که به نام اباعبدالله برگزار می‌شود و لباس مشکی نبوشید می‌خواهم که لباس شادی بپوشید و از کلیه خانواده‌ام می‌خواهم که صبر و شکیبا باشند والدین را به صبر دعوت کنند و نگذارند که اشک بریزند خدا در قرآن می‌گوید (ان‌الله مع الصابرین) (کسانی که صبر و شکیبا دارند خدا آنها دوست دارد) انشاءالله که شما هم طبق این آیه شریفه عمل کنید در پایان از کلیه برادران و خواهران که من را می‌شناسند و نمی‌شناسند اگر از من بستانکار هستند خواهشمندم که از والدین دریافت دارند دیگر از پدر عزیزم می‌خواهم که آن مقدار چیزی که دارم بفروشند و پولش را اهدا کنید برای جبهه و اگر چیز قابلی باشد یک چیزی  برای مجید بخرید دیگر عرضی ندارم فقط سفارشم در این است که امام را تنها نگذارید.
خواهرم حجابت باعث شادی روح شهداست پس در حفظ آن کوشا باش.
از خواهر و برادرانم می‌خواهم تا  فرزندانشان را حسینی‌وار و زینب‌وار تربیت کنند و راه آنها را ادامه دهند.
دیگر عرضی ندارم. والسلام  والتماس دعا.»