وصیت نامه شهید علی پاک جسم پور فرد:
بسم الله الرحمن الرحیم
«و لا تَحسَبَّن الذین قُتلوا فی سبیل الله امواتاً بَل اَحیاء عند ربِّهم یُرزقون»
اینک که خداوند توفیقی داده است تا بتوانم به جبهه های جنگ و این محراب عاشقان شهادت، گذری داشته باشیم و اگر خدا خواست توفیق شهادت نصیبمان گرداند. مطالبی چند لازم به گفتن است و هر چند که بسیار مفلوکتر و بی سرمایهتر از آن هستم که این نعمت الهی نصیب ما گردد چرا که انسان آنگاه که به شهدای این انقلاب نظر بیفکند و کسانی چون شهید مظلوم بهشتی، پارۀ تن امام؛ مطهری، شهدای محراب؛ مدنی و قاضی و صدوقی و رجائی دلسوز و باهنر و… خیل عظیم عاشقان الله را که با بالاترین کمالات انسانی و اسلامی به شهادت رسیدهاند را ببینند و آنگاه دیگر جائی برای خود در کنار آنان دیدن عین خودپسندی و غرور است ولی چه کنیم که عشق دوست در قلبمان است. به هر حال خواهان دیدار. از همان زمان که انقلاب شروع شد و فرزندی از سلالۀ پاکان و انبیاء و بت شکن زمان و احیاءکنندۀ اسلام فقاهت و علی در عصر ما، نعمت عظمی خدا در این دوران و این عارف بزرگ و مجاهد اعظم و امام امت خمینی کبیر با حرکت روحبخش و دم مسیحایی خود روح جدیدی بر کالبد بسته ظاهر مردۀ این ملت حسینی دمیده بود که خود را بیش از پیش شناختم و خدای را شکر که در این دوران بودهام و از این خوان نعمت برخوردار. از همان زمان سعی فراوان و همت خود را بر پیروی از انقلاب و امام قرار دادم و هر چند که نتوانستم در این راه خدمتی انجام دهم چه بسا مواقعی که تا سر حد سقوط و انحراف کشیده شدم و اما به خواست خدا این سراشیبیهای سقوط را پشت سر گذاشتم. از این رو اینک تنها صحبت و کلامی که دارم این است که باید این انقلاب را حفظ نمود و در راه آن از تمامی وجود مادی خود گذشت. چرا که: هر چه داریم از برکت وجود این انقلاب اسلامی است. به خدا قسم انسان آنگاه که می بیند چگونه مردم این کشور از کوچک و بزرگ و هر وسیله و امکاناتی سعی برحفظ انقلاب دارند، هر لحظه اهمال کاری و ندانم کاری خیانت بزرگی است به انقلاب و اسلام. پس بکوشیم که سربازانی مؤمن باشیم که در غیر این صورت مستوجب کیفر و عذاب خدا هستیم. صحبتی نیز با منافقین و مخالفین ضد خدا، این فرومایگان پست و ذلیلی که در این شرایط بحرانی و در زمانی که این انقلاب به رهبری امام امت در مقابل شرق و غرب یک تنه ایستاده است و تمامی کیدهای سردمداران استکبار جهانی را نقش بر آب می نماید و با اقدامات مذبوحانه خود خیال می کنند که می توانند نقشی در متوقف کردن این چرخ عظیم داشته باشند ولی باید بدانند که اگر رؤسای آنان و حزب بعث عراق و صدام توانستند کمی در ارادۀ این امت مسلمان خللی وارد کنند این از خدا بی خبران نیز می توانند. پس به خود آئید و بیش از این آب به آسیاب شرق و غرب نریزید وگرنه همانطور که تا به حال بخش عمده ای از شما از بین رفته اند باقیماندۀ شما نیز روانۀ گورستان شده و در کنار اخلاف خود همچون شاه و سادات و غیره قرار می گیرید.
سخنی نیز با مادر و پدر
پدر خوب و مهربانم که همواره نمازهای شب و اعتقادات مخلصانه ات به اسلام سرمشقی و الگویی برای من بوده است و امیدوارم که برای ما و در دعاها و راز و نیازهایت دعا کنی و از برای ما از درگاه خداوند آمرزش بطلبی. و تو مادر دلسوز میدانم که نمیتوانی از گریه کردن خودداری کنی ولی بدان که فرزندت اگر خدا قبول کند برای رضای پروردگار و در راه اسلام کار کرده است، پس اگر گریه میکنی از روی ضعف نباشد که انالله و اناالیه راجعون (از اوئیم و به سوی او می رویم) و چه بهتر که این رفتن به سوی او با شهادت توأم باشد و می دانم که در حقت بسیار بدی کرده ام و نتوانستم رعایت وظایف فرزند نسبت به مادر را بجا بیاورم ولی خود ما را ببخش که شاید بار گناهانمان کمتر شود.
برادران و خواهران عزیزم
خدا را در نظر داشته باشید و بدانید که اوست که ضامن خوشبختی و سعادت و یا بدبختی انسان می باشد. پس سعی کنید که در هر حرکتتان رضای خدا را در نظر داشته باشید و بدانید که دنیا جای گذر است نه ماندن. دیگر صحبتی نیست فقط بار دیگر این پیام را میدهم که: تو را به خدا این امام دلسوز را همواره در پیشرو داشته باشید و از خط ولایت فقیه خارج نشوید که در این صورت به طور حتم به راه ضلالت و گمراهی خواهیم رفت. در پایان نیز کمی پول نقد در سپاه دارم که به حساب جنگ زدهها واریز نمائید. موتور را هم در اختیار سپاه بگذارید و بقیه وسایل و اموال را نیز در اختیار مادرم قرار دهید تا هر طور صلاح دید خرج نماید.
درود بر خمینی
سلام بر شهیدان انقلاب اسلامی به خصوص شهدای ۷ تیر و ۸ شهریور و شهدای محراب
بندۀ حقیر، علی پاک جسم پورفر